نقد فیلم لاتاری
در ابتدای نقد میخواهم این نکته مهم را بگویم که این نقد، یک “نقد” است، نه یک نقد تخریبی. بلکه نقدی که هم به نکات مثبت و هم به نکات منفی فیلم می پردازم و برعکس منتقدان دیگر که حتی جرأت ندارند به نوشته خود “نقد” بگویند، این جرأت را دارم که بگویم این یک “نقد فیلم” است.
اما بپردازیم به فیلم لاتاری :
فیلم لاتاری با کارگردانی محمد حسین مهدویان ، که از آثار پیشین او می توان به “ایستاده در غبار” و “ماجرای نیمروز” اشاره کرد، و فیلم لاتاری سومین اثر مهدویان است، در ژانر عاشقانه – اجتماعی در نوروز ۹۷ اکران شد.
فیلم لاتاری داستان پسری (با بازی ساعد سهیلی) جوان را روایت میکند که عاشق دختریست (با بازی زیبا کرمعلی) اما پدر دختر به این رابطه رضایت نمی دهد و از آنجا که برادر دختر (با بازی جواد عزتی) در زندان است و ۳۰۰ میلیون بدهی دارد، دختر (نوشین) تصمیم میگیرد که به دبی سفر کند و آنجا کار مدلینگ را انجام دهد (البته در ابتدای فیلم به امیرعلی به دروغ می گوید که میخواهد در دبی کار مترجمی را دنبال کند).
نوشین توسط فردی به نام سامی وارد این کار می شود که در ادامه فیلم لاتاری متوجه میشویم سامی در واقع رابط بین دختران ایران و پولدار های عرب است، که کارش دادن وعده های دروغین (در فیلم به وعده کار مدلینگ) به دختران جوان است و آن ها را از راه به در می کند، و پس رفتن خروج دختران از ایران دختران متوجه میشوند که کارشان تنها مدلینگ نیست و کارهای دیگری نیز باید انجام بدهند (اشاره فیلم به تن فروشی). که جالب توجه است که داستان فیلم لاتاری بسیار نزدیک به فیلم Taken با بازی لیام نیسون می باشد.
و نیمه دوم فیلم از جایی شروع میشود که امیرعلی این موضوع را فهمیده و چون نمی تواند از راه قانونی وارد شود، به فکر انتقام به صورت شخصی از سامی می افتد که در این راه شخصی به نام موسی او را همراهی میکند.
بسیاری داستان فیلم را ضد ایرانی میدانند و بر این باورند که این فیلم چهره ایرانیان را بد جلوه داده (به عنوان ترورسیت و نژاد پرست). اما نظر شخصی من این است که فیلم تمام تمرکز خود را روی یک موضوع قرار داده، و آن هم” غیرت یک ایرانی” است. فیلم لاتاری ، فیلم نژاد پرستانه ای نیست، زیرا اگر اینطور بود، می شود گفت ۵۰% تمام فیلم های هالیوود نژاد پرستانه است، اما فیلم لاتاری فقط سعی دارد حقیقت را بگوید، حقیقتی که فیلم Taken هم بیان می کرد. (در فیلم Taken یک رابط در کشور فرانسه دو دختر را فریب میدهد و همین باعث می شود خودشان را جلوی پولدار ترین آقازاده های عرب ببیند که آن ها را می فروشند.)
به صورت کلی می توان به هر فیلمی از دو جنبه نگاه کرد، خوب و بد، برخی منتقدان فقط از دید بد به فیلم نگاه میکنند و قصدشان تنها تخریب فیلم است و حتی فراموش میکنند نکات مثبت فیلم را در نقدشان جای دهند. با این حال فیلم نامه فیلم بی عیب نیست و خیلی از سکانس ها بدون دلیل منطقی اتفاق می افتند (سکانسی که شخصیت حمید فرخنژاد سامی را می کشد فقط به این دلیل که نام خلیج فارس را نگفت، شخصی که تا همان روز قصد خارج کردن امیرعلی و موسی را از دبی داشت و ناگهان به کمک آنها می آید) و یا (سکانسی که موسی آن عرب را به راحتی میکشد در حالی که در واقعیت اینطور نیست و چندین بادیگارد از او محافظت میکنند) اما با این حال نباید بگوییم لاتاری فیلم بدیست، شاید بتوان گفت متوسط، اما بد نه. من از زاویه ای دیگر به فیلم نگاه میکنم و شخصیت موسی را (که برخی تروریست) دیدند، من به عنوان فردی که نماینده غیرت یک ایرانیست میبینم. و این شخصیت به خوبی میتواند رگ غیرت یک ایرانی را به تصویر بکشد که اگر پای ناموس در میان باشد حاضر است تا کجا پیش برود.
اما اگر بخواهم به نکات منفی فیلم اشاره کنم، میتوانم به شعاری بودن فیلم در برخی از سکانس ها (بیان کردن نام خلیج فارس) اشاره کنم، در حالیکه خودم به شخصه از شنیدن نام خلیج فارس احساس غرور کردم اما می توان شعاری بودن این سکانس و برخی سکانس های دیگر را ایراد فیلم گرفت. البته هر شعاری را نمی توان بد نامید، شعاری که با همراه با خود داستان و فیلم نامه ای نسبتا قوی داشته باشد. اما انگار محمدحسین مهدویان بیشتر خواهان تشویق و سوت مخاطبان بوده تا تمرکزش بر روی فیلم نامه فیلم.
در اینجا به این نکته می پردازم که هیچ فیلمی از هیچ کارگردانی وجود ندارد که بتواند تمام مردم را از تماشایش راضی کند، و این موضوع کاملا به سلیقه هر فرد برمیگردد. (همانطور که کریستوفر نولان با فیلم دانکرک خیلی از طرفداران خود را نا امید کرد، پس چه انتظاری می توان از محمدحسین مهدویان داشت که این سومین اثر اوست و ابتدای کار؟ ) و این موضوع دلیلی بر نادانی فرد بر سینما و فیلم نیست، شاید مخاطبی فیلم های اکشن را به فیلم های فسلفی ترجیح دهد، ما نمی توانیم به آن فرد برچسب نادان را بزنیم. اگر اینطور بود، که فقط فیلم هایی ساخته شود که کسانی که خود را” دانا” میدانند، هیچگاه شرکت مارولی وجود نداشت.
بپردازم به دوربین محمدحسین مهدویان و حرکت آن، که تکان های شدید دوربین مرا در خیلی از سکانس ها اذیت می کرد، و زوم کردن هایی که در سینمای حاضر کاری عجیب است و این زوم کردن، شاید از مستندسازی محمدحسین مهدویان می آید.
(سخن پایانی)
فیلم لاتاری را تماشا کنید.
با وجود تمام حاشیه هایی که داشته و دارد، فیلمی جذاب است، لذت تماشای آن را در سینما از دست ندهید.